Ebad Rezaie – Hejran

Ebad Rezaie – Hejran

  • هجران*

یار آیری دوشدی
یارم دور شد ازم
ائلکه سی کوءچدی
خونشون کوچ‌کرد
داغلاردان آشدی
از کوه ها رد شدند
هر یانا دوشدیم
به هر سمتی افتادم

آلما ایزیندَن
برق صورتش مثل سیب هست
کئیلیگ گوءزیندَن
چشمانش مثل چشمهای کبک هست
شیرین سوءزیندَن
گفتارش شیرین
هیجرانا دوشدیم
بدون او و تنها شدم

حالوم یاماندیر
حال و روز خوبی ندارم
گؤینیم دوماندیر
قلبم مثل مه غبار آلود شده،کدر شده
یازیم خزاندیر
بهارم پاییز و خشک شده
یاندوم آلیشدیم
آتیش گرفتم سوختم

قاشلار کمانو
ابروهای مثل کمانش
آلمیشدی جانو
گرفته بود جانمو
چَکدیم فیغانو
کشیدم درد و محنت
زیندانا دوشدیم
به زندان افتادم

آراموم آلدی
ارامشمو گرفت
رَنگیم سارالدی
رنگ و رویم زرد شد
مئیخانالاردا
در میخانه ها
پئیمانا ایچدیم
پیمانه خوردم،معنی شراب

برچسب ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر