میثام و حسین پور یحیی – کی میدونه ؟

چشام تو رو میبینه ولی

یه توهم نه بیشتری

ببین یه چیزیو ساده بگم بت

از تو سرم میشه بری

اصن عکست همش جلو چشامه

تو فکرم دارم بات میدم ادامه

مگه نگفته بودم که چشامی

گفته بودم بهت چشات خدامه

کی می‌دونه شاید بیای خونه

پاشم از این کابوس

بیای نگیری بهونه

کی می‌دونه شاید تو هم برگردی

خودت میدونی که بدجور به من بد کردی

گفتم نکن ولی حد و مرز و رد کردی

واسه برگشتن همه راهو سد کردی

تو که رفیقاتو ترجیح میدی به من

عوض نمیشی آخه من چی بگم

یعنی اونهمه خاطره ساختیم

که آخرش باهات یه غریبه بشم

کی می‌دونه شاید تو هم برگردی

خودت میدونی که بدجور به من بد کردی

گفتم نکن ولی حد و مرز و رد کردی

واسه برگشتن همه راهو سد کردی

واست معنی نداشت حد و مرزام

واسه من نبودن حتی دستات

یه روز می‌رسی به همه حرفام

که دیره که نمیشه از اول ساخت

کی می‌دونه شاید تو هم برگردی

خودت میدونی که بدجور به من بد کردی

گفتم نکن ولی حد و مرز و رد کردی

واسه برگشتن همه راهو سد کردی