آریا رامنه – خاکستری

ساکت و تاریک غبار سنگین

بی کس و تنها شبای غمگین

سرگیجه تو این جاده ی برفی

میرم جلو واسه هدف رنگی

میپیچم به بازی هر جایی من سری

صاف باشه مسیرم کج میشه رام ولی
سر بالا سینه صاف تا تهشو جر
میدم

خوبو ندیدم منو دیدی بگو بهترین

وا کن چشو ببین باز سرپام من

….هر کی که بد بشه بام پس

قاطی نشو سری بام

داشم نشو کش نده بحسو بام
اگه نیس توش کشو

فراری از روزا و زندگیه روتین

میزنم به دله جنگ سفته بندای این پوتین

شما ها کین اصلا شماها کجا بودین

همونجا شروع میشه باختت که فکر میکنی خوبی

توی لیستم

چیزی نیست کم

میخوام بیشتر

برم جلو جر بدم بشه گوشزد

دیگه سوخته خام نمیشه

رامنه رام نمیشه

قاطی با نمیشه

تانکم بیاری دیگه صد رام نمیشه

نه نه نه

اونیکه اومدم دیگه نیستم من

موندنم تنهایی مو بیشتر کرد

پر بوده همیشه من دستم دایی

هر جایی دید نشدم تو هر جمعی دایی

هیچ وقت نرفتم قاطی چاقالا من دایی

بازم سر و تهشو زدیم که الان اینجایم

هر راهی رفتیم و برگشت نبود

مسیر توپ ولی تهش خوش نبود

له میشی سری زیره جف چش کبود

میشد درگیری زیره min 1 تموم

سری بعدش با بالا خوات تماس

خرجشه اونم یه بوس خلاص

دندت نرم میشه بحست سواس

در میاد بازم از تنت لباس

همت کنین کل تیمتون

س.ر شو بگیرین جایزتون

میپچه صدام نه با پول و زور

وام میخواد ازم اسپانسر تون

فراری از روزا و زندگیه روتین
میزنم به دله جنگ سفته بندای این پوتین
شما ها کین اصلا شماها کجا بودین
همونجا شروع میشه باختت که فکر میکنی خوبی

فراری از روزا و زندگیه روتین
میزنم به دله جنگ سفته بندای این پوتین
شما ها کین اصلا شماها کجا بودین
همونجا شروع میشه باختت که فکر میکنی خوبی