تیری ام – گمشده

تیری ام – گمشده

متنفرم از این ادمای پست

جای رد‌پاهاشون‌رو دلامون هس

همونایی که قول دادن بمونن کنارم

همشون میرم ولی خاطره ها هست

اینهمه حال دادم‌ کنارمه درد

الان منم با این نفسای سرد

خدا یا نمی‌بینی تو دلمه غم.

تا دستمو اوردم‌ پس‌زدی رفت

یه پرندم‌ تو این قفسه ی مرگ

که درگیر شده با این حوس های پرت

نگا میکنم به اسمونا شب

میبینی منو لایه این همه حرف

همه میگن خدایی و بندت من

لایه همه حرفامون حرفت سر

ولی من هرشبو بیادت تنهام

دسخوش نزاشتی برا من کم

ورس ۱

چشارو بستم که صبح شد بمیرم

ولی همه این‌منو گم‌شده میبینن

یه اتاق بایه دیوار سنگی

تو اون اتاق فقط منو ستاره میدین

گونه هام داره خیس میشه رسما

گریم‌ گرفته کنار تختم

نگا‌ میکنم به این بختم‌که بستس

به چند خط که رفتن این پسر که خستس

چشمام پر ترس شده امشب

میترسم از توعو این سرنوشتم

امیدی نیست به بودن این من

پس دوباره‌ حرفامو از سرگرفتم.

ادمی‌ که نمیدونه بیزاره از کی

رفتاراش‌ عین خودش شده دست چین

نمیدونی چی میکشم این بارو بستی

فهمیدی چی کشیدم؟این راهو رفتی؟

قلبم برا تو بود دیدی رد شدی

این حس که بازی بود دیدی بد شدی

این کارام واسه تو بچه بازی بودی

تو این خاطره ها حال بد من شدی

من تو این راه غم شده خرفام

گمشده در دام سرد شده اخلاق

کنارمی ندیدی سخ شده بد راه

نمیدیدی بیادتم هرشب هرجا

این سیگارا‌ دلمو بد داده سر کار

بد شده سر بار همینجا سر راه

میزارمش تو اتاقم بی غم و غمباد

بی دل و دلدار بی فکر فردا

شکسته این روزا قلبمو حرفات

هرشبا. صدا می‌زد‌ این‌منو دیاب

گوش دادم با حرفای نگفتش‌اینبار

گوش دادم به حرفای مرگ این دربار

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر