سنیار – قفس

سنیار – قفس

سفید تر تنت از کوکایین

هرچقد باشن ما دوتاییم

اینقدی تو سرم قبولت داشتم

فک‌میکردم خدایی

همش تو مخت بود بچزونیم

ول کنی جا اینکه برسونیم

همش بم میگفتی اگه برم

میخوای بری یجا دیگه گله کنی

داره به هم میخوره حالم از کی

تو که رو خطای تلخ با نمکی

تو لحظه خراب شه فاز الکی

ارزوهامو بردی قاصدکی

نکنه بشکنی فدا دلت

فضا باشی میرسونم هوا بهت

اگه کنن همه بدا ولت

یکی فک میکنه هنو شبا بهت

نمیگنجه توی مخیلم

نباشی پیشمو نباشم پیشت

نمیکنه مخم ولم

مقصرش تویی هوا ابری شه

حل نشه دودلیم یه وخ

برات دو تا دلم تنگ میشه

دورم ازت میریزم بهم

کنارتم ولی مث سنگ شیشه

تو قفسم باتو

نسخم باتو

سر چی عوض

شد

همه حرفاتو

دور از هوسم باتو

حرف نزن

حق اصلا با تو

یجوری چشام پاچیده

دم میده نفسم بات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر