نیما ای اس – شب آخر

نیما ای اس – شب آخر

ساعت 3 صبحه
هنوز توی تختمم
متنفر از دورمم و اینه حقمم
گفتم اگه بری هنو داری جا تو قلبمم
نمیخام باشی شده وقت رفتنم
دیگه نمیشد بشه قلبم مثل قبلام

میگذره سه هفته الان نیسی کنارم
گاهی میخوابم شبا ولی نیستی تو خوابم
بگو بم از خودت گاهی هیچی نی یادم
رول میکنم گلم شاید خوب شه که حالم
خب رفتم هر کی بود جای من میره
باطریش خوابیده و عقربه ساعتم گیره
ولی دستمه همه جا من یادتم دیگه
نکن یادمم دیگه برا یادمم دیره
مست بودی شب بود گوشیم زنگ خورد یهو
گفتی خیلی بدی گفتم نری تو مستی تلو
اصلا حرف تو همه میدونن جلوم
چیزی کم نبود خوشی زده ‌شده سنگ دل و
ولی میدونیم خوب و بد و توی ذهنمون
شاید یادت رفته که چیا بوده بین مون
بهت فرصت دادم بازم بودی فکر اون
حالا برو خوش باش نیستم وقت سختی
گفتی مرحمی ولی شدی زخم بعدیم
شاید اینطور بود، بوده دست تقدیر
یه روز همه چیم بودی پرید حس قبلیم
دیگه نمیشد باشی برو عشق قلبیم

ساعتم کوک شده که به وقت جدایی
بودش همیشه تو سرم حتی وقتی جداییم
ولی نمیخوام باشی نیا سمتم دیگه
برو خوش باش مهم نیست حتی کجایی

میدیدمت از دور تو بهم نیشخند زدی
حالا بخند که دیگه شدی خوشبخت ترین
الماس بود تو جیبت و خم شدی یهو
پی سنگ ریزه الماست افتاد زمین
خوش باش من دیگه خسته شدمت
خواستم بخندی همش ولی هی بوده کمت
وقتی اکست اومد دیدم خنده رو لبت
دیگه نمیشد باشی آخه قفله بودنت
بودی پین توی قلبم و خراب شد یهو
نبود تو دستم بک آپ تو هم گرفتی گرو
دیدی میدیدمت دستشو گرفتی جلوم
باشه خوشبخت بشی منم با ویسکی ولو
سلامتیتم نوش تمیز شکوندی دل و
ولی نبینم چشات خیسه شدی بم خیره
کاش نچرخه زمین نیای بگی بم دیره
گفتم نرو، بری نمیمونه هیچ حرفی دیگه
دیگه چیزی نیست بینمون نکن تو کینه
گفتی خیلی بدی بم یه شب تو مغزت اینه
میپره مستیت و شدی یه قلب تیره
یه سال گذشتش نیسی و دلم که گیره

ساعتم کوک شده که به وقت جدایی
بودش همیشه تو سرم حتی بعد جداییم
ولی نمیخوام باشی نیا سمتم دیگه
برو خوش باش مهم نیست حتی کجایی

داره بارون میاد بازم خنده سرابه
ولی هنوزم حالم توی مستی خرابه
گفتی نمیرم دیگه قول هات وقتی اداعه
چقد مست شدم باز نشد کم شه علاقه
یاد و خاطره ها نمیزاره اشکی نباره
چرا خواب نبود، چرا دیگه وقت وداعه
خوبه حال من، خوب و بدم فرقی نداره
حالا بغلت کردم من توی راهرو باز ‌
خیلی سعی کردم اون بشه اگه هر چی خواست
نشد ببازم تا که گفتی واسه من بباز
وقت خداحافظی گفتم خودتم بساز
مراقب باش دخترم نیست کسی دیگه
دیدی گرگها رو نزار بیان حتی تو دیدت
هم خوبه هم بد، بیاد خوب یکی گیرت
اینم تقدیر بود، برو، زود شده دیرت
ولی بم نگین زود رفت یادت هر چی هست
من سم ریختم توی خودم وقتی رفت
نگو فراموش میشه سریع بوده وقتی سخت
صبح و شبها یکی بود واسم بودش هر چی درد
تو مناسبتامون بودم دم پنجرت
هر ماه دوازده شب، ولی نکن نبش قبر

دیگه رسیدیم تهش ولی خوب بود کنارت
مراقب باش دخترم خوب باشه حالت
شاید همیشگی نبود ولی خوب بوده کاتش
قشنگ کات خورد فیلم ما، خوب بره یادت
دیگه مسیرامون جدا شد توی سختیشم
فراموش کنیم همو آره داره سختیم
فقط یادمون باشه چند تا خاطره ک داریم
خداحافظ آشناترین غریبه تو تاریخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر