مهرداد – دستخط

هی هرروز کلافه تر،هی شبا لش روی ملافه پهن
هی میگم چرا نمیگذره این روزام و چرا نمیاد این کوفتی تهش
چرا هرروز بدتر میشم،چراسائیده شد مغزم دیشب
چرا یه عدّه ای نیستن پیشم،چرا با یادشون سردرد میشم؟؟
چرا دیگه نمیخندم؟؟ من دلیل اینا رو نمیفهمم
یه عمریه فقط یه بینندم و دست به سیگارم لبِ گود
هعی
زندگی تله بود، پس کی میشه جیبم پُره پول؟؟
منم بزنم پیک با دلِ خوش،دیگه فکر نکنم به پلِ پشت اه
هرروز میشم صبحو بیدار،میرم سرکار و شب ها بیدار
حتی نمیکشه بخام بنویسم،نمیگم حرفمو تواَم نگو چرا..
بزا همینجوری برم، سکوتمو بزار پای دردودلم
یه روز دیوار ماهم خب میشه بلند،دیگه نمیتونن ازش بالا برن

(کورس)
نگام کن خسته ام، ولی جون دارم پَ هستم
بهم نده رخصت،شما همتون و منم اُرضه ام

(ورس۲)
خودمو هی گول زدم،هی گفتم میشه زور زدم
اما همیشه که ته قصه میرسید،میدیدم یجایی گوه زدم
حل نمیشد هیچی اصلا،گرم نمیشد با هیچی سرم
توجهی نداشتم به چیزی،فقط انگار یچی میکشیدم سمت عقب
یا بایدی میشِستم و فقط نگاه میکردم به گذر عمر
یاهم باید میجنگیدم پررو میرفتم تنها تو دهن گرگ
تموم کردم بهونه رو،دادم به خودم بیانه رو
فقط گفتم اَ تو بیراهه نرو، باخودم جوش دادم معامله مو
الان دیگه نمیترسم از اینکه هیشکی نیاد سمتم
وقتشه بارو بستم و چشمام قفله روی مقصد

(کورس)
نگام کن خسته ام، ولی جون دارم پَ هستم
بهم نده رخصت،شما همتون و منم اُرضه ام

(ورس۳)
هه یه دستخط ام،فقط یه دستخط بد
همه چیو بستن به من،تنها موند با حسرت دلم
هرروز شدم عصبی تر،گوش ندادم به کسی اصن
تواَم گوش نکن به نصیحتم،چون خرابه وضعیت اَم
از دیدِ همه منم همون بدِه،چون تفنگ حقیقت رو دوشمه
میخان منِ نر رو بدوشَن هی مثل زالو سیخِشون تو جونمه
اما، یه روز میده ثمر این کار
نمیشه این قلم بیکار،مینویسم حتی روی دیوار
میرم تا ته ته هیپ هاپ
آزادم و سرخوش،نمیکنه هیچی حالو زجرکُش
تواَم نسخ صدام و دلخوش،که ما داریم همو پُشت به پُشت

(کورس)
نگام کن خسته ام، ولی جون دارم پَ هستم
بهم نده رخصت،شما همتون و منم اُرضه ام