بهرام اوید – حس بی انتها

بهرام اوید – حس بی انتها

گفتی بری دق میکنم، از گریه هق هق میکنم،

اما دروغ بود

گفتی دلت مال منه، واسم میجنگی یه تنه

اما دروغ بود

رو دست من مونده دلم، کاش عاشقت نمیشدم،

ای وای از این دل

بازی نده قلب منو، اینجوری از پیشم نرو

ای وای از این دل

(((یه راه جلوی پام بزار فکر منم باش تو یه بار

گفتم که اینقد پیش من تو حرف رفتنو نیار

چوب حراجی رو زدی به این دل دربه درم

نمیدونم تنهاییمو کجای دنیا ببرم

این خاطرات نیمه جون میگه نرو پیشم بمون

بد بیقرارم

راحت نرو از پیش من بمون و یه حرفی بزن

تمومه کارم

یادش بخیر اون خاطرات میگفتی میمیرم برات

حیف از غرورم

خیلی دلم تنگه برات نمیره از سرم هوات

اما صبورم

خونه پر از خیالته دلی که بد ناراحته چشمای

بی تابم هنوز خیره به روی ساعته

دلم میگه شاید بیاد هنوز تورو خیلی میخواد

با اینکه دلتنگه ولی به روش نمیاره زیاد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر