امیر آسمونی – دنیای ما

امیر آسمونی – دنیای ما

دنیای ماشده،، پرازوحشت

جای دعاخوندن می خونیم اشهد

نشستیم باچشمان معترض

تابشیم یه روزی منقرض

یکی می ترسه یکی میجنگه

یکی هم می نویسه

ازاونی که مثل یه سرباز، یه تنه میجنگه

نیس، براش مهم ؛چرا تهش مرگه

واسه هدفش میجنگه

تکوتنها توی سرما

نداره ادعا به فکرفردا

سخت کار هرروز میکنه تکرار

وفادار حتی اگه بره پایه دار هوشیارو بیدار

تکیه به دیوار شده قیدخودشوبزنه ولی جا،،،نزنه

دورشوبه دیده وحشی های مغول می‌بینه

که فقط میندازن تیکه و تلگور

خیلی وقته اززندگی خسته شدی

خیلی وقته ازدرای بسته بیزارشدی

خیلی وقته دنیا ی تورو نابودش کردن

ولی باید درس بگیری از این جنگ (2)

تواین روزگارک زندگی میگیره دمَ

همه کارگرنوشدن بی جیره هرز

حتی اگه بزنن دشمنا به جیب دست

بازم میری سرکاربزنه سپیده دم

هنو هستن کسایی که با یه فکرعجیب

حقیقتو تغییربدن بزنن به جیب

ازمن وتو بکنن بشن، جیم

دنیاشده ، پرسوال؟

سوال های سختو بدون جواب

هرکی اومد دست تو بگیره

فرداش خواس چن برابرشوپس بگیره

عجب بابا عجب، دیدی نتونستن

مشکلاتو حل بکنن

دیدی سر وعده هاشون نموندن

همشون دوراز گودن

عین یه شیطان

خون مونو کردن توشیشه

ولی خداجای حق نشسته

مطمعنم روزی میاد که درمون میده

به دلایی که بی امیده

خیلی وقته اززندگی خسته شدی

خیلی وقته ازدرای بسته بیزارشدی

خیلی وقته دنیا تورو نابودش کردن

ولی باید درس بگیری از این جنگ (2)

کلاغ سفیدخبر جدیدپخش کن

خبر صلحو آزادی رو پخش کن

از شنیدن خبر دروغ ، خستم

تو بگوکی خوبه؛ تواین شهر ، اصلا

یه عده نیستن می ترسن

یه سریا هم فکر نفع خودشونن

فک میکنن از دورهمه چی قشنگه

ولی اینا همش غلطه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر