پایاز – سه صبح

پایاز – سه صبح

پا شد سیاه شد از اشکات ی تک
نه صدتا مث اون حرفا که حیف شد
این همه خاطره رو بردی تش
اخرش همه چیو گفتی نه
حس سره شبا که صبح میرفت
دیگه نبودنتو قول میدم به خودم
قرصامم همه رو میز پخشن
خیالت اگه دوریت سخته
نمیره نه ا سره من چون
عکست رو بک گوشیم هست
هنوز اگه مونده پیشم ازت
دور نمیشم اصن
 دستتو میخوام حتی جون بگیرن ازم
بازم دستمو دوره موت بپیچم نفس
دلم از نبودنت خورده شیشس همش

نیستی الان همه چی مث قدیم دل منه تنگ
بگو کی پای حرفای تا سه ی شبت هست
کی بلده منو مث تو قلقمه سخت
واسه تو خوبه و بقیه ی پسره بد
الان همه چی مث قدیم دل منه تنگ
بگو کی پای حرفای تا سه ی شبت هست
کی بلده منو مث تو قلقمه سخت
واسه تو خوبه و بقیه ی پسره بد
میتونه ببره دلمو کی؟
بخنده چشمو چی
میگیره تهش از بغله تو
بازم انگار نسخه کل

اون حرفاکه میزدی رو نمیره ا یادم نه
تو بغلم خوابیدی تنهاییمو دادم رفت
روزا الان سخت ولی میگذره با حسرت
بگو چی عوض شد چی عوض شده لامصب
میاره سردی نی واسه من دیگه
اون حسو چیکارش کردی
جدایی واسم میزاره تلخی
لیوان بعدی سیگاره بعدی
هنو درگیرتم بد بزارم ا یادم بری
هرکی ازم پرسید هرچی عشقت میکشرو راحت بگی
دیگه مهم نباشه خواستش بگیره جامم کسی
ته این رابطه هیچکس دنبال بازنده نیست
میشه هر روزو گذروند حتی با این اوضاع بد
دیوارام جای عکسای تو بود الان جای مشتای منه
نیستی الان نمیدونم واس چی حتی باید صبح پا بشم
نیستی ببینی این پسر بعدت با خودشم افتاده لج

نیستی الان همه چی مث قدیم دل منه تنگ
بگو کی پای حرفای تا سه ی شبت هست
کی بلده منو مث تو قلقمه سخت
واسه تو خوبه و بقیه ی پسره بد
الان همه چی مث قدیم دل منه تنگ
بگو کی پای حرفای تا سه ی شبت هست
کی بلده منو مث تو قلقمه سخت
واسه تو خوبه و بقیه ی پسره بد

 
 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر