نیما ای اس – سرنوشت

نیما ای اس – سرنوشت

پنج سنگی،
این زخم های تنت دیر یا زود خوب میشه.
اما زخم عشق،
تنها چیزیه که برات میمونه.

شاید لازمه گاهی مرده شد
زنده شی بری بگی یهو کلشو
شاید لازمه گاهی بغض کنی
لال باشی باز نگی کل بغض تو
گاهی تایم روی عقربه میره
گاهی گریه ها خشک یهو مقلطه میشه
این همه گاهی پیش میاد دیگه
شاید گاهی هم فکر کنه اون به ما دیگه

خندیدم بوده هفته ی بدم
بلدم نبودم برا شهر بشه تنم
خندیدم ولی بغض شو دارم
من تنهاترین کس تنهای شبم
لبخندمو و خدا بم داده
همش روی فیس مه
ولی درد داره تنم
شاید وقتی ک مینوشتمش
چشام خون بود ، پس نگو کم بوده غمم

این بوده دردای بعدانم
این بوده حرف و غم قبلا م
این خودمم، خود واقعی م
فهمیدی بم بگو دیگه چیه دردمم

یکی بود ولی یکی دیگه نبود
بهش میگمم خب نرو باش دیگه پهلوم
اره خوب بوده حضورش برام
من با اون خب خوشحالم ، صبح میشه شبام
موند گاهی، گاهی رفتش یهو
نمیخام اذیت بشی هیچ وقت جلوم
ولی گفتم باشی بهتره
ارزش دوست داشتنم خیلی بیشتره
گاهیی میشه بشی دل نگرانش
خیلی قشنگه به چشمم خنده ی فان ش
گاهیی دوس داری حرفی بزنه ک
خسگی ت در بره از ته حالش
گاهی آرامش قشنگه ولی
خب قسمت نشد بشه مال من همین
میگم من چرا حالمم بده
باز اخلاقم سگ شده خوابمم کمه
ولی خوب بوده عین اعتیاد
شاید هم داری بی من حال و اشتیاق
خب باشه منم خوشیتم میخام
اصن فدا تار موهات باشه خندتم زیاد

نره یادت ولی قشنگی هاشو
کلی خنده و ذوق نگو همش سیاه شد
بیار گاهی یبار خاطره تو سرت
بگو ب خودت چی میشد فقط چرا شد
سعی میکنم تو دلم باشی
ازت خاستم وقت بدی واسه هم باشیم
واسه دل من فرقی نداره
وقتی تو رو دید توی خودش شده نقاشی
پس بگو خاطره ها بود قشنگ
بیا هیچ وقت نباشیم تو جدل یا جنگ
برا هم باشیم ، یا تو ذهن هم
فرقی بینشون نیست
جفت میشه عین هم
ولی حالا گیج و پره فکر من
اگه الانم اینه من نباشم دیگه
چشم باز میکنیم ، یهو میبینیم دیره
بحث اینده نیست
نیست حرف بقیه
خیلی نباید پر بشه قلبه از کینه
حرفمو زدم این بوده اصل قضیه
شاید قشنگ شه جای زخم بعد بخیه

/ زور محتاط ترین کس شهر هم کم اومد /

مغرور و کله خر ، بودم تخص اکیپم
پیشت مغرور نشدم که خندتو دیدم
ولی فکرتم هی از آینده میگه
میگی بم گاهی بهم بگو آینده چیه
خب چی بگم بهت ؟ بگم آینده کیه!
توی حال خوب بمون ، این حرفمم
شاید آینده من برم موند شهرمم
وقتی نبودم باز هست سنگ قبرم
بعد من پیشتون اونه وقتی رفتم
ولی خب نمیتونه کنه درد و مرحم
الان خستس حسم و وقت رفتن
قصه مون هم خوبه بزن باز با من حرف
اینم جمله ی آخر و حرف و خاطره
توی خونه بود داد زدی دیونم شدی.
منم بگمت دیونه تم مال من شدی. ♡

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر