سجی و استیون و کاپیتان – مشتی گلی

ورس(سَــجّـــی)

رفیق یعنی درمان درد
نبوده تکراری دفعات کم
رفیق نبض ضربان قلب
حکمش خونه تو جریان رگ
رفیق...گل عریان پک
خالی از شارژ و زنگای تک
رفیق میکنه دردارو درک
نمیزنه دم اون از حرفای ترک
رفیق شاده تا غما شه دک‌
شده پوستم روش ضرباتت حک
رفیق خرج بدخواهته چک‌
جمع و ولش ولی کم باشه تک
رفاقت تهش...عشق هوس نی
نده دعوا...بحث...کش تر از این
آزادی خوش...بوده قفس چی
ببین رفیق خوب و باس پرستید
عکسامون خاطره لحظه هامه
قلم دست،میشم دست به نامه
رفیق...شبا سخت و بامه
نبینم روزی بگی تلخه کامت
دریا منم پ کشتی تویی
تاج سری و شدی تشبیه سولی
دادا خالی نیستی کشکی پری
اینارم به خویش بگیر مشتی گلی

ورس(سَــجّـــی)

کورس(اســتـیــوِن)

بهتر از تو کی بود پشتم...تو گندکاریامون
جیبامون یکی بود حتی وقتایی که خرجا زیاد بود
بفهمه گیرم برسه بهم زود...هرجایی ناجور
تو دردسر و شادی و غمام...هرجایی پام بود

کورس(اســتـیــوِن)

ورس(کــاپــیـتـان)

کلی داستان داریم داشی
پیچ و تاپ آسفالت لاخ
گیره گور مامور و داستان سازی
 تهش میرسید پاسگاه خوابی
گاهی تلخ میشه گاهی سخت میشه
گاهی چرب باشه گاهی چپ میشه
یا که صبر میشه گاهی سنگ شیشه
جنسیت لفظه رفیق معنیشه
پیک سک یه تک تا سرگیجه
سلامتی تا بیاد برسه بالا ته دیگه
راستکارم شبو رفیقای که رنگش وله
پاسگام قروغه اگه یه وقت کاپی لو بره
داستان دلی هر جا کشی تیم ما بی شک
حساب کن رو من مثه رگ و ریشت
دولاهاش پیشرگین
غیبت نداریم تو رفاقت
گردنم باشه اصلا زیر تیشت

ورس(کــاپــیـتـان)

کورس(اســتـیــوِن)

بهتر از تو کی بود پشتم...تو گندکاریامون
جیبامون یکی بود حتی وقتایی که خرجا زیاد بود
بفهمه گیرم برسه بهم...زود هرجایی ناجور
تو دردسر و شادی و غمام...هرجایی پام بود

کورس(اســتـیــوِن)