صفا – میوه دل

شاید هر متاهلی

عشقو درکش نکنه

ولی وقتی بچه دار شه

عشقو لمسش میکنه

دیگه بچه میشه جونش

میشه پوست و استخونش

میوه ی دلش اخه

تشکیل شده از خونش

کلی براش وقت میزاره

نازشو خریداره

کلی تلاش میکنه تا

خنده شو دربیاره

عشق میکنه با خندهاش

راه رفتن طرز نگاش

فکر می‌کرد بلاخره

خدا بهش داده پاداش

ولی دست بد روزگار

پرپر کرد رویاشو

پر اشک کرد چشماشو

سیاه کرد دنیاشو

آخ الهی هیچ مادری داغ جوون نبینه

هیچ پدری پا جنازه‌ دسته گلش نشینه

جنازه‌ی بی جونشو

آوردن واسه مادرش

چشاش خیره خشکش زده

هنوز نمیشه باورش

میگه بچه ام خوابیده

الان بیدار میشه

کسی نگه بچه م مرده

فقط کمی خوابیده

میگه مادر به قربونت

نفس بکش نفس بکش

جون من نفس بکش

به داد مادرت برس

برات کلی نقشه چیدم

میخوام عروسی بگیرم

منو نذاری تنها

من خیلی ضعیفم

پاشو دیگه اذیت نکن

نمیبینی ترسیدم

پاشو بهت قول میدم

بجای تو من میمرم