افسون – تلقین عشق

افسون – تلقین عشق

باران ببارد بر حال خاطراتم، تنها و دلتنگ من بی قرارم
در سایه عشق دور از تو جانم، عادت ندارم بی تو بمانم
این غم گرفته حال دلم را، اینجای خالی روح و تنم را
باور ندارم مثل یه خوابه، هر جا رو میرم خود سرابه

 

آرامش من، شدی بال و پرم قد نفسی
تصویر تو در قاب دل من شده یک قفسی
آواز دلم، شاید نرسد به تو با دل و جان
به هوای دلت تو سلام مرا تنها برسان

دوری عشقت ،فکرو خیالت مانده یه یادم باشد به یادت
از من که عمری باتو نشستم، در خلوت خود دل به تو بستم
این حس تردید با من نبودن، یا دل بریدن یا دل سپردن
تقدیر ما نیست دلبستن هم، تلقین عشق ست این درد مبهم

آرامش من، شدی بال و پرم قد نفسی
تصویر تو در باغ دل من شده یک قفسی
آواز دلم، شاید نرسد به تو با دل و جان
به هوای دلت تو سلام مرا تنها برسان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین محصولات

بیشتر