محمد کالتو و امیر درویش – من اصن نمیدونم

(اینترو)
نزار خرابت کنن این آدما
نزار از دست برن همه‌ی باورات
نزار بگیرن روحتو این آدما
به خودت فقط فکر کن
که دیگه بر نمیگردن ساعتا

(ورس۱)
یچی شده و من بی خبرم حتما
چیشده؟ چرا انقد همه ناراحتن
برام بیرون از خونه منفیه حسا
خیلیا مثل منن قطعا
کلی رفیق داشتم اندازه‌ی موهای سرم
میگفتم همشون خوبن
تهش فهمیدم کل عمر دنبال جمع کردن
آشنا واس مراسم ختمم بودم فقط
میگفتید میمونید چیشد؟
کاری کردید از هرچی آدمه زده شیم
زندگی تلخه اصن چه میدونید شما
گریه های زیر دوش یعنی چی
هزارتا مشکل و بی پولی
مشت میزنی آینه‌ی اتاقتو میشکونی
سن میره بالا با خنده های زوریت
راستی ، چه خبر از چروکای پیشونیت؟

(کروس)
من اصن نمیدونم که چرا اینجوری شدم الآن
که چرا خنده رفته از رو لبام ، من اصن نمیدونم
من اصن نمیدونم ، که چرا اینجوری شده شبام
که چرا تکراری شده روزام ، من اصن نمیدونم

(ورس۲)
نزار ببینی از دست رفتی یروز
نزار که روحت کثیف بشه
که دیگه بر نمیگرده امروز

روز به روز عصبی تر
هی بغلم کردن تا شدم بغلی تر
لای همین حرفای معمولی خوردم شدم
بدون اینکه بیاد ازم صدایی در
این سیاهیا چیه منو احاطه کردن
نه دلیل واسه موندن نه توجیه واسه رفتن دارم
هیچی دیگه درست نمیشه
نمیخوابم با اینکه میدونه الکی بیدارم

(کروس)
من اصن نمیدونم که چرا اینجوری شدم الآن
که چرا خنده رفته از رو لبام ، من اصن نمیدونم
من اصن نمیدونم ، که چرا اینجوری شده شبام
که چرا تکراری شده روزام ، من اصن نمیدونم