دانیل آلوین – الماس

الماس

واسه پریدن پرباز کردم

پریدم من پرواز کردم

اینهمه سکوت آخر سر لب باز کردم

میگردم پی همه اونایی که منو درخواست کردن

در بستن در باز کردم

تنظیم کوکُ من خاص کردم

زیرو بَمِ روزگارو کنکاش کردم

بیش و کمه بوده ها رو برداشت کردم

هی توی کار و امواجم من

گنگ نابه کی از ما سر تر

میشه حل با حرفام جدول

میزنه خیلی کارا از ما پس سر

هزینه در حده یه عمره به رپ من پرداخت کردم

قطره قطره قدرت جمع شد

حالا دریاست دستم

هی میگذرونم اب از سرت

هی میبینی که کارمم بد سره

هی میپرونم خواب از سرت

میکوبم حرفو با اهنگ سرت

ما دغدغه داریم هر روز از دل دیروز

باز درمیایم از خونه بیرون

باز برمیگردیم خونه پیروز

بعدِ خلقِ حلقه حلقه بیت

میشم من حمله ور به بیت

پهنه سطح دید بعد من بگید

قله نشینا از دره هم بگید

صدام مغزتو سمت من کشید

میمون زیاده سر بزن به شیر

قلم نقشه رو با دست من کشید

هدف سقفه شما دست بزن بشین

ازم سهمتو با حرف من بگیر

سرم گرمه کجان اهل فن بگید

نه من اهل شعارم پسر ببین

سفر کرده کجا گشته شب نشین

سمت من بشین هم پاتم من

بگو چند نفر هم فازم هست

فلک با چرخاش دست سازم کرد

الماسم من

الماسم من